این دو واژهی فلسفه ی اسلامی را شاید بارها شنیده باشید، و شاید تداعی گر سمت سویی از فلسفه باشد برایتان.. یا اینکه فکر کردهاید که فلسفهی اسلامی خود برای خودش علمیست که مشتق از دانش فلسفه است..
اما در واقع اسلام نه تنها هیچ گونه علوم و دانش های بشری را نمی پذیرد بلکه هر دانشی را که حاصل افکار و تجربیات انسانی باشد، مردود می شمارد. هم چنان که آیت الله جوادی آملی گفته است: "دانشمندان فیزیک، شیمی، بارانشناسی و زمین شناسی، بدون پسوند اسلامی نفهمند."
فلسفه یک دانش کاملا عقلانیست که انسان از طریق آن به "چرایی"رویدادها و مفاهیم تئوریک می رسد.. به وسیلهی فلسفه می توان تمامی مفاهیم و اصول اولیهی اسلام و یا هر ایدئولوژی دیگری را به چالش کشید، با فلسفه پرده از رازهای پر از راز و رمز ماورایی برداسته می سود، با فلسفه به صورت علمی هر ایدئوژی یا هر دینی را می توان به رگبار سوال بست..
اما اگر از سوی عالمان دین فلسفه دچار ننگی شده که ناچار است یدکی به نام "اسلام " را یدک کش کند، صرفا به این خاطر است که ادیان و از آن میان دین اسلام را وجههای علمی دهند و آن را با خرد انسانی سازگارسازند..
کسانی همچون ملاصدرا و ابوعلی سینا که به عنوان دو مشرب فلسفی در ایران از آن ها بسیار یاد می شود تنها به این خاطر است که نشان دهند عالمانی در گذشته در باب فلسفه سخن فرسایی کردهاند و از همه مهمتر مسلمان نیز بودهاند!!! (حالا مبحث مسلمان بودن یا نبودن این افراد بماند.)
اما در واقع دین اسلام دین جبر و دینی موروثی است نه دینی فلسفی.. اگر با هر کسی که وارد مباحث ایدئولوژیکی اسلام شوی، فورا با صفات بی دینی و کافر بودن ملقبت می کند و توصیه اکید هم می کند که اول ایمان بیاور بعدا صحبت می کنیم.. پس با همین مثال ساده روشن می شود که آغاز هر نوع سخنی ایمان آوردن اجباری و تسلیم بی قید و شرط در برابر موجوداتی موهوم و خیالیست و در صورت عدم باور، با تهدید و خشونت روبرو خواهی شد..
از همه جالبتر اینکه ایران به عنوان یک کشور ایئولوژیک و صد در صد مخالف با خردگرایی و فلسفه، در مقابل تصمیم یونسکو مبنی بر عدم برگزاری همایش فلسفه در ایران اعتراض کرده است. واقعا که این فلسفه هم گرفتار اسلام شده و تلاش های سقراط و افلاطون و ارسطو تا کانت و دکارت و مارکس و هگل و... برای رسیدن به انسان مداری و خرد گرایی که منجر به اندیشههای مدرنیته و پسامدرنیته شده است، گرفتار ایدئولوژی بگو "بجز الله خدایی نیست" و "بجزء محمد فرستادهای نیست" و گرفتار انفال گران قرن های گذشته و حال شده است.!
درود
پاسخحذفاین اشخاصی که با نام فیلسوف اسلامی شناخته می شوند با اینکه برخی از آنها مانند ابو علی سینا از نظر علوم تجربی انسانهای بسیار آگاهی بودند ولی بیشتر مزدوران سلاطین خونخوار اسلامی بودند. تازه مثلا از ابوریحان بیرونی نام نبردی. البته سخنان درست هم گفته اند این افراد. بزرگترین فیلسوف اسلامی را غزالی می دانند. او در زمان زندگیش از قدرت بسیار بالایی برخوردار بوده و فلسفه را ممنوع می کند. در برابر این افراد کافی است نگاهی به رازی بیندازیم یا نگاهی به حکیم عمر خیام بیندازیم.
اگر اسلام می توانست فیلسوف تربیت کند این کار را در عربستان و سایر شیخ نشین های اطراف خلیج پارس می کرد. تخصص اسلام تربیت انسان ایدئولوژیک است که هر کاری و جنایتی از او بر می آید.
راستی آرمان بالای وبلاگت به جای تراش باشی نوشته تراس باسی.
پیروز باشی. پاینده ایران و ایرانی
مرسی مسعود جان از حضورت..
پاسخحذفآن هم "تراش باشی" است با این تفاوت که نقطهی "ش"در جلوی حرف قرار گرفته است...
خزان هم می رود آرام و اهسته بهارِ دیگری از راه می آید
پاسخحذفچه فرقی می کند حالا؟ مگر مفتاح می آید؟
چه فرقی می کند غم را...به سرما یاکه در گرما؟
که من برگیرم از سرما ...بساط هق هق و غم را؟
مخالف می زند سازم . جهان را زین تفاوت ها؟؟؟
خوشم آید رها باشم!!! ..ز دنیا از تعادل ها
وجودم را چه فرقی می کند در گردش هستی؟
نمی خواهم جدا باشم به آنی از سرِ مستی
رها کردم من این دنیا .که باشد محفل رندان
چه خوش باشد رها بودن ..ازین دیوار و این زندان
ولی در جنگِ با ظالم رخم را بر نمی تابم
از امشب تا طلوع حق .دمی را من نمی خوابم
و من تنها نمیباشم که بسیاریم ...بسیاریم
جدا از جنس و از مذهب .. امیدی مشترک داریم
ممنون از اینکه قبل ازاین که من بگم اصلاحم کردی
درود
پاسخحذففهمیدم آرمان. ممنون برای روشنگری بابت نقطه های حرف ش.!!!!!!!!!!!!!!!
شاد باشی و پیروز
خیلی خوب گفتی مخصوصا" آن قسمتی که گفتی فلسفه هم گرفتار اسلام شد ، اسلام آمده تا همه چیز را زنده بگور بکند -
پاسخحذفبا فلسفه و همه چیز میجنگند تا این پرده کنار نرود خودشان داد میزنند و میگویند هرجا عقل هست دین از در دیگری بیرون میرود با فریاد میگویند پرده حقایق این کتاب رابا موشکافی و فلسفه پس نزنید، ما زشت هستیم ما یک پیر زن کریه المنظر غلط افکار جنایتکاررا بزکش کردیم تا عروس این دنیایش کنیم ،اگر به خرد تان مراجعه کنید اگر از طریق فلسفه بخواهید بشکافیدش زشتی های ما را می بینید نکنید ما زشتیم از دروغگویهایمان میفهمید که زشتیم مارا بیچاره نکنید
درود بر شما
پاسخحذفمن نظر دادنو به شما واگذار کردم خودتون نتیجه بگیرید
به روز شدم
پاینده باشید
با درود . این تعریفی که شما از فلسفه می کنید کاملا خطا است . تمام علوم به نحوی با فلسفه سر و کار دارند و می توان گفت هیچ علمی بی نیاز به یکی از اقسام پنجگانه فلسفه / نیست .
پاسخحذفثانیا فیلسوفانی چون ارسطو در دین اسلام فیلسوف الاهی می نامند و او را معلم اول می نماند چون کلیات فلسفه ارسطو با کلیات فلسفه اسلام مطابق است . شما از فلسفه و فلاسفه اطلاع نداری وگرنه می دانستید که برای چندین قرن فلسفه اسلامی الهام بخش فلسفه غربی بود و کسی چون دیکارت از غزالی الهام گرفته
با درود
پاسخحذفشوربختانه در گذر زمان هر دانشی که با اسلام همخوانی نداشت به کناری نهاده شد از این روست که پسوند اسلامی به دانش و خرد آدمی افزون می شود.
اگر زبان شناسی می گوید که زبان عربی کامل ترین زبان نیست باید به کناری نهاده شود و هر زبان شناسی که گفت زبان عربی کامل است ، درست می گوید و زبان شناسی اسلامی است !
اگر روزه با پزشکی همخوانی ندارد
اگر چشمه ی گل آلودی که خورشید در آن غروب می کند
اگر 6 روز آفرینش با 8 روز آفرینش یکی می شود
اگر آدمی از چند چیز گوناگون آفریده می شود
اگر آدمیان از هابیل و قابیل زاده شده اند.
اگر الله مذکر است
اگر ......................
هر کدام که از فیلتر اسلام رد شد ، پذیرفتنی است وگرنه به کناری نهاده می شود
و آن بخش هایی که اسلامیریزه شده باشند به نام دانش ، به آدمی داده می شود.
اینجاست که یک آخوند در همه ی دانش ها خود را "صاحب نظر" می داند.
مدیر وبلاگ خطاب به امید:
پاسخحذفاگر تعریف فلسفه جدای از "چرایی موضوعات" است، پس تمامی فیلسوفان خطاکارند و شما درست گفتهاید.. اما موضوع این است که چرایی در اسلام هیچ جایگاهی ندارد، تنها پاسخ برای این چرایی ها را موکول به علم خداوندی می کنند، و حتما از کودکی هم به گوس شما نیز خواندهاند همانند من ؛اگر زیاد از این حرفا بزنیم مثلا خدا چگونه است، کجاست؟ دهنتون کج میشه! اگر می دیدی که الان دهانم به پشت گوشم رسیده و حتما مال مسعود هم به پشت گوشش رسیده.!ههههه
خوب دوست گرامی! اینکه ارسطو در اسلام به عنوان معلم اول شناخته شود، تنها به خاطر اینست که مثلا از فیلسوفی با احترام یاد کرده باشند، اما اگر همین دین اسلام در آن روزگاران ارسطو وجود می داشت، قطعا ارسطو هم به لیست مرتدان می پیوست.. چون فیلسوف سؤال می پرسد و اسلام هم موکول به موجودات توهمی می کند..
هم چنین اگر کسی مثل دکارت آثار غزالی را مطالعه کرده باشد، دلیل بر پذیرفتن سخنان وی نیست، همانطور که شما می فرمایید که از غزالی الهام گرفته است.!
ای حرام زاده نفهم اخه تو از دین و معنویت و خدا و پیغمبر چه میفهمی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخحذفاصلا بگو بدانم تو میدونی اسلام با سین نوشته میشه یا ص ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دکتر ضلالت چگونه فیلسوف های اسلامی همچون ملاصدرا و میرداماد و سهروردی ها را و ... کتمان میکنی در حالی که غرب هم اکنون در دانشگاه های خود از این کتب سود می جوید ؟؟؟؟؟؟
تو اول برو انسانیت را که این قدر از ان دور شده ای بشناس بعدش بیا در مورد اسلام و معنویت صحبت کن ..........
اگر فقط یک درصد اون طرف قضیه با شواهد عقلی و ظاهری چون 124000 نبی مرسل که تاریخ بشریت از وجود و اهداف یکی ان ها در قرون مختلف حکایت می کند حقیقت داشته باشد واقعا چی میخوای بکنی .....
لعنت خدا بر تو و هر بنده ای دیگر از بندگان شیطان
رۆژ باش ئاغای دووکته ر
پاسخحذفئاوات من ئه وه بوو که تو به رژه وه نده کان منت بخوه ندایته وه
به داخه وه چاوێکت خشاند و چوویت